سريال گاندو را ميتوان از توليدات برجسته و نسبتاً فاخر رسانهاي كشور در سالهاي اخير و نمونهاي از توليدات هنري متعهد انقلابي دانست كه صريح، شفاف و انقلابي به بازنمايي برخي پديدههاي سياسيـ امنيتي در چند سال اخير پرداخته است. جذابيت گاندو تنها در نوع موضوع، استفاده دقيق از جلوههاي هنري و مسائلي از اين دست نيست، بلكه فراتر از اين موارد، به دليل تلاش موفق در استفاده از برخي نشانهها و نمادها براي انتقال پيام و معناي موردنظر به مخاطب است. به عبارت ديگر رمز جذابيت گاندو براي مخاطبان بيش از هر چيز به دليل نمايش بيپرده واقعيتهايي است كه در سالهاي اخير و شرايط كنوني كشور رخ داده و مخاطبان آنها را شنيدهاند؛ اما در مورد پشت پرده و چگونگي بسياري از اين رخدادها اطلاع دقيقي نداشتند. در اين ميان، برخي تلاش ميكردند با موجسواري بر ضعف آگاهي مخاطبان، با توجه به ماهيت محرمانگي اين قبيل رخدادها، عملكرد نيروهاي اطلاعاتيـ امنيتي كشور را وارونه جلوه دهند؛ به گونهاي كه جامعه به جاي تجليل از آنها، اين نيروها را عامل مشكلات خود قلمداد كند! در گاندو تلاش شده تا با بهكارگيري نشانههاي كافي، پشتپرده اين رخدادها و صحنه واقعيت براي مخاطبان ترسيم شود. علاوه بر اين، روش حصول به موفقيت در خنثيسازي توطئههاي دشمنان نيز در آن نمايانده شده است؛ از اين رو گاندو علاوه بر داشتن كاركرد تبييني، كاركرد گفتمانسازانه هم دارد و در آن تلاش ميشود تا برخي گزارهها و دالها معتبرسازي شود. به هر حال، در تحليل نشانهـ معناشناختي سريال گاندو ميتوان به چند نكته مهم اشاره كرد:
1ـ ترسيم شرايط جنگي: گاندو در گام نخست تلاشي است براي به تصوير كشيدن شرايط جنگي در كشور و آگاه كردن مخاطبان از صورت زيرين واقعيتهايي كه آنها به طور روزمره با آن درگير هستند. در واقع در گاندو تلاش شده است تا تغيير فاز و ماهيت جنگ دشمنان عليه نظام كه مبتني بر تمركز بر نفوذ سياسي براي خرابكاري و فساد اقتصادي با استفاده از انواع شيوههاست، براي مخاطبان ترسيم و تبيين شود. اهميت اين موضوع از آن جهت است كه وقتي دستگاههاي اطلاعاتيـ امنيتي با سوژهاي برخورد ميكنند، همواره برخي در داخل به جاي پشتيباني و تقدير از نيروهاي خدوم اطلاعاتيـ امنيتي كشور، آنها را به دشمنتراشي، برخورد غيرمنطقي، دستگيري بدون حساب و كتاب و... متهم ميكنند.
2ـ نمايش منشأ مشكلات: ضعفهاي ساختاري و مديريتي در كنار تحريمهاي ظالمانه استكبار جهاني در سالهاي اخير، سبب شده است چالشها و مشكلاتي در زندگي روزمره مردم ايجاد شود. در اين شرايط، وقوع برخي فسادها در ميان بخشي از مسئولان و عمليات روانيـ رسانهاي دشمنان نيز مزيد بر علت شده و اين تصور يا قضاوت را نزد برخي از مردم شكل داده كه منشأ ناكارآمديها، ضعفها و چالشهاي زندگي روزمره مردم، ضعف كلي در مهار اين فسادها از سوي نهادهاي حاكميتي است. گاندو با دقت براي شالودهشكني و از بين بردن اين تصوير تلاش كرده و در اين زمينه موفق بوده است. ترسيم شبكه نفوذ و ارتباطگيري دشمنان با عوامل داخلي، نشان دادن راهيابي ويروس فساد، نفوذ و انگيزههاي نامشروع به جاي معدودي از فرزندان و نزديكان برخي مسئولان و... بخشي از تلاش گاندو در اين زمينه است. به عبارت ديگر، گاندو تلاش ميكند تا به مخاطبان نشان دهد اگر مشكلاتي در كشور وجود دارد، نبايد آنها را به فساد و ناكارآمدي همه مسئولان يا برآمده از ذات نظام و انقلاب مربوط دانست؛ زيرا ريشه اين مشكلات در عملكرد ضعيف و سوءمديريت برخي مسئولاني نهفته است كه به عارضههايي مانند فساد، نزديكان و اطرافيان آلوده به فساد، نفوذي بودن و... دچار هستند.
3ـ دفاع منطقي از عملكرد نيروهاي اطلاعاتيـ امنيتي: گاندو در عين تلاش براي زدودن غبار ناكارآمدي و فساد از انقلاب و نظام، تلاشي براي دفاع از عملكرد نيروهاي خدوم اطلاعاتيـ امنيتي كشور است؛ بدين معنا كه برخلاف تصورات و اتهاماتي كه برخي در داخل و خارج كشور متوجه اين نيروها ميكنند، عملكرد آنها بر اساس رصد و محاسبه دقيق و منطقي است و اگر كسي را احضار يا دستگير ميكنند، به سبب ارتكاب به عملي خاص يا جرمي است كه حريم امنيت، اقتدار و منافع كشور را در معرض خطر قرار ميدهد و اينگونه نيست كه آنها بدون حساب و كتاب عمل كنند.
4ـ جوانگرايي: جوانگرايي از جمله دالها و گزارههايي است كه در سريال گاندو تلاش شده تا با استفاده دقيق از برخي نشانهها، به معتبرسازي آن پرداخته شود؛ براي نمونه همه اعضاي تيم عمليات و رصد ميداني، جواناني هستند جسور و انقلابي كه ميتوانند به ايفاي بهينه و دقيق مأموريتهاي خود بپردازند. در عين حال، الگويي از اجراي جوانگرايي در سيستم اداري كشور نيز به مخاطبان ارائه ميشود. جوانگرايي در اين سريال، به معناي حذف پيشكسوتان نيست، بلكه معناي آن ميدان دادن به جوانان و اعتماد به آنها در كنار تداوم نقش هدايتگري پيشكسوتان و بهرهگيري از تجربههاي ارزشمند آنان است؛ زيرا در اين سريال، تيم عمليات ميداني جواناني هستند كه بيشتر آنها زير 30 سال دارند؛ اما تيم مديريتي، نيروهايي به شمار ميآيند كه محاسن همه آنها سفيد شده است.
5ـ معرفي حافظان و حاملان حقيقي انقلاب: در گاندو شاهد مبارزه ميان دو جبهه هستيم؛ برخي مسئولان كه به واسطه انقلاب به نان و نوايي رسيدهاند، زندگي مرفه و لاكچري دارند و گاهي ارزشهاي فرهنگي آنها تغيير كرده و با طيفي از عوامل داخلي دشمن، در يك جبهه مشغول خرابكاري و پيشبرد اهداف دشمن در داخل كشور هستند. جبهه ديگر شامل نيروهاي انقلابي است كه مسئوليت مقابله و خنثيسازي اقدامات آنها را بر عهده دارند و اتفاقاً برخاسته از تودههاي جنوب شهري، غيرمرفه و البته ارزشي و انقلابي هستند؛ براي نمونه، «محمد» يكي از شخصيتهاي اصلي اين سريال، تا پاسي از شب درگير پروندههاي پيچيدهاي است، اما وقتي آخر شب به منزل خود مراجعه ميكند، با موتورسيكلتي معمولي وارد خانهاي قديمي در مناطق جنوبي و غيربرخوردار شهر، ميشود. نشانههاي به كار گرفته شده در ارتباط با زندگي شخصي محمد، به خوبي درصدد انتقال اين معنا يا پيام به مخاطب است كه هنوز هم همين طيفهاي مستضعف و غيربرخوردار حاضر به جانفشاني و مجاهدت در راه انقلاب و نظام هستند.
از ديگر پيامهايي كه سريال گاندو تلاش كرده به مخاطبان منتقل كند، شناساندن شبكه نفوذ و عمليات دشمن در داخل كشور، پيچيده بودن اين شبكه و گستردگي ابزارها و شيوههاي عمليات آنهاست؛ اما در عين حال، اين شبكه عليرغم تجهيز كافي و داشتن امكانات و ارتباطات لازم، در مقابل رصد و فعاليتهاي نيروهاي اطلاعاتيـ امنيتي كشور آسيبپذير است.